عید غدیر سال 1392
عکسهای امیر در لحظه های متفاوت
امیر علی جون ورفتارش
پسر قشنگ مامان اول مامانیشو دوست داره بعد فربد بعد خاله بعد زن دایی آخرش هم مامان بابا را دوست داره . تازگیها یاد گرفته خودش در را باز میکنه ومن هم در را قفل میکنم ماشالا شیطون از درودیوار بالا میره وبه بستنی هم میگه بم بم و تازگی ها یاد گرفته وخودش میره سر فریزر وبرمیداره اگه بستنی نباشه یخ بر میداره . هر روز یک کاسه یا پیش دستی باید بشکونه . در ضمن وقتی اذان میده میگه اهبر و عاشق نماز خوندنه ووقتی چشمت به مهر میفته برش میداری واونو میبوسی (خیلی دوست دارم عشقم) وقتی چیزی میخواد پشت سرهم میگه ااونا ااونا . میخوام فرداد ایشالا برم واکسن 18 ماهگیشو بزنم ...
نویسنده :
مامان ملیحه و خاله سمیرا
13:55
باغ پرندگان 92/07/05
عزیزم الهی قربونتون برم چند تا عکس از باغ پرندگان میذارم که تووفربد به همشون میگفتید هاپو البته فربد هم پاشو کرده بود توی یک کفش که دمپایی هاشو پاش کنه ...
نویسنده :
مامان ملیحه و خاله سمیرا
13:52
امیر علی در حال ترسیدن البته به اسب هم میگه هاپو
عکسهای عید 92 که رفته بودیم آشتیان ...
نویسنده :
مامان ملیحه و خاله سمیرا
12:55
سقا شدن سال اول امیر علی
عکسهای آتلیه در جشن عمو فرشاددر شهریور سال 91 ...
نویسنده :
مامان ملیحه و خاله سمیرا
12:41